آیه 11 سوره ابراهیم

از دانشنامه‌ی اسلامی

قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَمَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

[14–11] (مشاهده آیه در سوره)


<<10 آیه 11 سوره ابراهیم 12>>
سوره :سوره ابراهیم (14)
جزء :13
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

رسولان باز به کافران پاسخ دادند که آری ما هم مانند شما بشری بیش نیستیم لیکن خدا بر هر کس از بندگان که بخواهد (به نعمت بزرگ نبوت) منّت می‌گذارد، و ما را نرسد که برای شما آیت و معجزی الاّ به اذن و دستور خدا بیاوریم، و مؤمنان (در هر حال) باید تنها به خدا توکل کنند.

پیامبرانشان به آنان گفتند: یقینی است که ما بشری مانند شما هستیم، ولی خدا به هر کس از بندگانش که بخواهد [با عطا کردن مقام نبوّت] منّت می نهد و ما را نسزد که جز به اجازه خدا معجزه ای برای شما بیاوریم، و باید مؤمنان فقط بر خدا توکل کنند.

پيامبرانشان به آنان گفتند: «ما جز بشرى مثل شما نيستيم. ولى خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد منّت مى‌نهد، و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براى شما حجّتى بياوريم، و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند.»

پيامبرانشان گفتند: ما جز مردمانى همانند شما نيستيم ولى خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد منت نهد. ما را نسزد كه براى شما دليلى، جز به فرمان خدا، بياوريم و مؤمنان بر خدا توكّل كنند.

پیامبرانشان به آنها گفتند: «درست است که ما بشری همانند شما هستیم، ولی خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)، نعمت می‌بخشد (و مقام رسالت عطا می‌کند)! و ما هرگز نمی‌توانیم معجزه‌ای جز بفرمان خدا بیاوریم! (و از تهدیدهای شما نمی‌هراسیم؛) افراد باایمان باید تنها بر خدا توکّل کنند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Their apostles said to them, ‘Indeed we are just human beings like yourselves; but Allah favours whomever of His servants that He wishes. We may not bring you an authority except by Allah’s leave, and in Allah let all the faithful put their trust.

Their apostles said to them: We are nothing but mortals like yourselves, but Allah bestows (His) favors on whom He pleases of His servants, and it is not for us that we should bring you an authority except by Allah's permission; and on Allah should the believers rely.

Their messengers said unto them: We are but mortals like you, but Allah giveth grace unto whom He will of His slaves. It is not ours to bring you a warrant unless by the permission of Allah. In Allah let believers put their trust!

Their messengers said to them: "True, we are human like yourselves, but Allah doth grant His grace to such of his servants as He pleases. It is not for us to bring you an authority except as Allah permits. And on Allah let all men of faith put their trust.

معانی کلمات آیه

يتوكل: وكل: واگذار كردن. «وكل اليه الامر: فوضه اليه». توكل: قبول وكالت. راغب گويد: توكل اگر با «لام» باشد، به معنى قبول وكالت و اگر با «على» باشد، به معنى اعتماد آيد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11»

پيامبرانشان در جوابشان گفتند: (آرى) ما جز بشرى مثل شما نيستيم، ولى خداوند بر هركس از بندگانش كه بخواهد منّت مى‌گذارد (و او را بر مردم مبعوث مى‌كند) و ما را نرسد كه جز با اذن خداوند، براى شما معجزه‌اى بياوريم، پس مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل نمايند.

نکته ها

گرچه در اين آيه مى‌فرمايد: خداوند بر هر كس بخواهد منّت گذاشته، او را پيامبر قرار مى‌دهد، ولى خداى حكيم مى‌داند كه چه كسى ظرفيّت و لياقت اين مسئوليّت بزرگ را دارد.

«اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» «1» خدا بهتر مى‌داند كه رسالت خود را كجا قرار دهد.

كفّار و مشركان با انبيا دو حرف داشتند:

1. شما انسان‌هايى مثل ما هستيد.


«1». انعام، 124.

جلد 4 - صفحه 395

2. معجزه‌اى را كه ما پيشنهاد مى‌كنيم براى ما بياوريد.

در اين آيه، پاسخ اين دو حرف آمده است: امّا اين كه ما انسانى همانند شما هستيم قبول داريم، ولى خداوند بر ما منّت گذاشته و به ما وحى كرده است، امّا اين كه معجزه‌ى ما به دلخواه شما باشد، اين نمى‌شود، زيرا ما حقّ نداريم بدون اذن خداوند، معجزه‌اى بياوريم.

پیام ها

1- گرچه انسان‌ها همه در شكل و ظاهر يكسانند، اما دليل بر اين نيست كه در باطن و معنويّت نيز يكسانند. إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ‌ ...

2- الگوها و مربيّان بايد با تربيت پذيران، در شرايط همسان باشند. (آنچه نقطه‌ى قوّت انبياست، در نظر بعضى نقطه‌ى ضعف بود. اگر پيامبران از خود انسان‌ها و داراى نيازها و غرايز و مشكلات انسانى نبودند، نمى‌توانستند مربى و الگوى انسان‌ها واقع شوند.) «بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»

3- پيامبران، در باره خود غلوّ نمى‌كردند و مى‌گفتند: ما انسانى مثل شما هستيم. «إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»

4- مقام نبوّت، هديه و منّت الهى است. «يَمُنُّ»

5- معجزه به امر خداست، نه اراده مردم. (حتّى اگر مردم توقع معجزه نداشته باشند، انبيا آن را مى‌آورند) «إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»

6- توكّل، لازمه‌ى ايمان است. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»

7- مؤمن، از عناد و انكار مخالفان خسته نمى‌شود و با توكّل بر خداوند راهش را ادامه مى‌دهد. «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 396

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11»

بعد از آن، انبياء در مقام جواب شبهات آنها برآمدند.

اما جواب شبهه اول: قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ‌: گفتند مر امتان را رسولانشان. إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ‌: نيستيم ما مگر بشرى مثل شما، يعنى مشاركت در جنسيت را مسلم مى‌داريم. وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ‌: و لكن خداوند سبحان منت مى‌فرمايد به نعمت نبوت و كرامت رسالت هر كه را مى‌خواهد از بندگان و قابليت اين منصب بزرگ داشته باشد، پس انبياء مزيت الهى دارند به صورت بشرى، و لكن به سيرت ملكى باشند.

توضيح: اين مطلب محقق شده كه بشر قابل تكميل، و بر خداوند حكيم است تعيين مكمل، و چون واسطه در تكميلند، بايد بعلاوه جنبه بشرى و كمالات نفسانى، قوه ديگر دارا باشند كه بدان، رابطه‌اى به ملا اعلى و اخذ فرامين الهى نموده، و سبب جنسيت تبليغ نمايند؛ آن قوه را لدنى نامند. به عبارت اخرى، هر حسى از حواس ظاهره و باطنه در اين نظام اتم عالم، روى احتياج بشر مقرر شده، و چون انبياء محتاج به ملكوت اعلى بودند، لذا حس وحى به ايشان مرحمت شد؛ پس ممتاز از كليّه بشر گرديدند، اينست منت و

«1» سوره زمر آيه 7.

«2» سوره غافر آيه 31.

جلد 7 - صفحه 28

نعمت سبحانى.

اما جواب شبهه دوم را ذكر ننمود، زيرا صحت نبوت ابطال كند قاعده تقليد در اصول را.

اما جواب شبهه سوم را فرمايد كه: وَ ما كانَ لَنا: و نيست ما را قدرت و نمى‌توانيم، أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ‌: اينكه بياوريم براى شما به حجتى كه مى‌طلبيد، يعنى معجزه دلبخواهى، إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ‌: مگر به فرمان الهى و مشيت سبحانى. حاصل آنكه از پيش خود بدون اراده خدا كارى نتوانيم كرد و مهمى نتوانيم ساخت، بلكه متعلق است به مشيت كبريائى، و لذا تخصيص مى‌گرداند هر پيغمبرى را به نوعى از معجزات. وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ‌: و بر خداى تعالى نه بر غير او پس بايد توكل كنند ايمان آرندگان در صبر بر معانده و معادات شما. تعميم از جهت اشعار است به آنچه موجب توكل است، و مراد ايشان به اين قول نفوس خودشان بود، و لهذا در عقب آن گفتند:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11» وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‌ ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ «12»

ترجمه‌

گفتند مر ايشانرا پيغمبرانشان نيستيم ما مگر انسانى مانند شما ولى خدا منّت مى‌نهد بر آنكه ميخواهد از بندگانش و نباشد براى ما كه بياوريم براى شما حجّتى مگر باذن خدا و بر خداوند بايد توكّل كنند گروندگان‌

و چيست ما را كه توكل نكنيم بر خدا با آنكه بتحقيق هدايت نمود ما را براههاى خودمان و هر آينه صبر مينمائيم البتّه بر آنچه اذيّت كنيد ما را و بر خدا بايد توكّل كنند توكّل كنندگان..

تفسير

پيغمبران در جواب امم ماضيه گفتند راست است كه ما بشرى هستيم مانند شما در لوازم بشريّت و از جنس ملائكه نيستيم ولى براى استعداد و قابليّتى كه در ما وجود داشت خداوند ما را مخصوص فرمود به نبوّت و منت نهاد بر ما بمزيد كرامت از ابناء جنس خودمان و ما نمى‌توانيم بدلخواه خودمان و شما معجزه بياوريم اختيار معجزه با خدا است كه هر پيغمبرى را مخصوص بنوعى از اعجاز فرموده كه صلاح دانسته و نبايد تجاوز از آن شود مكر بخواست خداوند و ما از عناد و لجاج و عداوت و اذيّت شما باك نداريم چون بخداوند ايمان داريم و كسيكه مؤمن بخدا باشد بايد توكّل و اعتماد بلطف او داشته باشد و از غير او باك نداشته باشد چه موجب است و چه عذرى براى ما است اگر توكّل بخدا نداشته باشيم با آنكه طرق معرفت خود را بما ارائه فرموده و دانسته‌ايم كه ازمّه امور تمامى بدست قدرت الهى است و كسى بر خلاف اراده او نمى‌تواند كارى از پيش ببرد پس بايد بر آزار و اذيّت‌هاى شما صبر كنيم و از خداوند اجر بخواهيم و بدانيم كه وظيفه اولياء خدا توكّل باو است و خداوند بالاخره دوستان خود را بر دشمنانش ظفر خواهد داد.

جلد 3 صفحه 224

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قالَت‌ لَهُم‌ رُسُلُهُم‌ إِن‌ نَحن‌ُ إِلاّ بَشَرٌ مِثلُكُم‌ وَ لكِن‌َّ اللّه‌َ يَمُن‌ُّ عَلي‌ مَن‌ يَشاءُ مِن‌ عِبادِه‌ِ وَ ما كان‌َ لَنا أَن‌ نَأتِيَكُم‌ بِسُلطان‌ٍ إِلاّ بِإِذن‌ِ اللّه‌ِ وَ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَليَتَوَكَّل‌ِ المُؤمِنُون‌َ «11»

گفتند ‌از‌ ‌براي‌ ‌آن‌ كفار رسولان‌ ‌آنها‌ ‌که‌ درست‌ ‌است‌ ‌ما نيستيم‌ مگر بشري‌ مثل‌ ‌شما‌ لكن‌ خداوند منّت‌ ميگذارد ‌بر‌ ‌هر‌ ‌که‌ مشيّتش‌ تعلق‌ بگيرد ‌از‌ بندگانش‌ ‌که‌ بآنها رسالت‌ دهد و نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌ما اينكه‌ بتوانيم‌ سلطان‌ و معجزه‌اي‌ ‌که‌ ‌شما‌ توقع‌ ميكنيد بياوريم‌ مگر باذن‌ خداوند و ‌بر‌ خداوند بايد ‌پس‌ توكل‌ كنند مؤمنين‌.

قالَت‌ لَهُم‌ رُسُلُهُم‌ ‌در‌ جواب‌ تقاضاهاي‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌ما ‌هم‌ إِن‌ نَحن‌ُ إِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم‌ ولي‌ مكرر ‌در‌ باب‌ نبوت‌ گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ نبي‌ بايد ‌از‌ بشر ‌باشد‌ نه‌ ملك‌ و نه‌ جن‌ و نه‌ ساير مخلوقات‌ و شرائط نبوت‌ ‌را‌ ‌هم‌ دارا ‌باشد‌ ‌هر‌ بشري‌ قابليت‌ نبوّت‌ و رسالت‌ ندارد.

وَ لكِن‌َّ اللّه‌َ يَمُن‌ُّ عَلي‌ مَن‌ يَشاءُ مِن‌ عِبادِه‌ِ ‌او‌ ميداند كي‌ لياقت‌ ‌اينکه‌ منصب‌ ‌را‌ دارد و منّت‌ گذارده‌ ‌بر‌ ‌هر‌ ‌که‌ اراده‌ فرموده‌ بلكه‌ منّت‌ ‌بر‌ سر تمام‌ بنده‌گانش‌ گذارده‌ بارسال‌ رسل‌ چنانچه‌ ميفرمايد لَقَد مَن‌َّ اللّه‌ُ عَلَي‌ المُؤمِنِين‌َ إِذ بَعَث‌َ فِيهِم‌ رَسُولًا مِن‌ أَنفُسِهِم‌ يَتلُوا عَلَيهِم‌ آياتِه‌ِ وَ يُزَكِّيهِم‌ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الكِتاب‌َ وَ الحِكمَةَ وَ إِن‌ كانُوا مِن‌ قَبل‌ُ لَفِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 164 وَ ما كان‌َ لَنا أَن‌ نَأتِيَكُم‌ بِسُلطان‌ٍ إِلّا بِإِذن‌ِ اللّه‌ِ زيرا معجزه‌ فعل‌ الهي‌ ‌است‌ و ‌از‌ قدرت‌ بشر خارج‌ ‌است‌ خداوند بدست‌ رسولش‌ جاري‌ ميكند ‌که‌ نشاني‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ آمده‌.

توضيحا حضرت‌ موسي‌ فقط فعلش‌ القاء عصا ‌است‌ ولي‌ افعي‌ و جان‌ و مار شدنش‌ فعل‌ الهي‌ ‌است‌ فقط دست‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ جيب‌ كردن‌ فعل‌ موسي‌ ‌است‌ ولي‌ بيضاء شدن‌ فعل‌ الهي‌ ‌است‌. عيسي‌ فعلش‌ گفتن‌ قم‌ باذن‌ اللّه‌ ‌است‌ ولي‌ مرده‌ زنده‌

جلد 11 - صفحه 370

شدن‌ فعل‌ خداست‌ و خداوند ‌هم‌ بمقتضاي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ باندازه‌ لزوم‌ جاري‌ ميفرمايد ‌که‌ حجت‌ تمام‌ شود و دلالتش‌ تام‌ گردد.

وَ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَليَتَوَكَّل‌ِ المُؤمِنُون‌َ مؤمن‌ ميداند ‌که‌ آنچه‌ مشيّت‌ حق‌ تعلق‌ ميگيرد تحقق‌ پيدا ميكند و ‌اگر‌ تعلق‌ نگيرد جن‌ّ و انس‌ جمع‌ شوند قدرت‌ ‌بر‌ ايجاد ندارند لذا ايكال‌ امور ‌را‌ باو ميكند و ‌هر‌ چه‌ ‌او‌ ميكند عين‌ صلاح‌ ‌است‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 11)- تنها بر خدا توکل کنید! در این آیه و آیه بعد پاسخ پیامبران را از بهانه جوییهای مخالفان لجوج که در آیات گذشته آمده می‌خوانیم.

در مقابل ایراد آنها که می‌گفتند: چرا از جنس بشر هستید، «پیامبرانشان به آنها گفتند: مسلما ما تنها بشری همانند شما هستیم، ولی خدا بر هر کس از بندگانش بخواهد منت می‌گذارد» و موهبت رسالت را به آنها می‌بخشد (قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ).

سپس به پاسخ سؤال سوم می‌پردازد بی‌آنکه از ایراد دوم پاسخ گوید. گویی ایراد دوم آنها در زمینه استناد به سنت نیاکان آنقدر سست و بی‌اساس بوده که هر انسان عاقلی با کمترین تامّل جواب آن را می‌فهمد، به علاوه در آیات دیگر قرآن، پاسخ این سخن داده شده است.

آری! در پاسخ سؤال سوم چنین می‌گوید که آوردن معجزات، کار ما نیست که به صورت یک خارق العاده‌گر، گوشه‌ای بنشینیم و هر کس به میل خودش

ج2، ص500

معجزه‌ای پیشنهاد کند و مسأله خرق عادت تبدیل به یک بازیچه بی‌ارزش شود، بلکه: «ما نمی‌توانیم معجزه‌ای جز به فرمان خدا بیاوریم» (وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ).

به علاوه هر پیامبری حتی بدون تقاضای مردم به اندازه کافی اعجاز نشان می‌دهد تا سند اثبات حقانیت او گردد.

سپس برای این که پاسخ قطعی به تهدیدهای گوناگون بهانه جویان نیز بدهند با این جمله موضع خود را مشخص می‌ساختند و می‌گفتند: «همه افراد با ایمان باید تنها بر خدا تکیه کنند» همان خدایی که قدرتها در برابر قدرتش ناچیز و بی‌ارزش است (وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع